اقتصاد و زندگی اقتصادی از جمله مسایل مهمی است که بشر را گریزی ازآ ن نیست و هر مکتبی به گونه ی سلبی یا ایجابی نسبت به آن موضع گیری کرده است. در مکاتب مادی، مانند مارکسیسم، اقتصاد را زیربنا تلقی می کند در حالی که کاپیتالیسم روی بازار آزاد و اقتصاد سرمایه داری تاکید می کند. ادیان ابراهیمی هم نسبت به اقتصاد و زندگی اقتصادی مواضعی را اتخاذ کردند آنچنانکه یهود (پیروان تورات تحریف شده) بیش از هر چیز روی زندگی و معاش دنیوی تاکید دارد و نصرانیان ( پیروان انجیل تحریف شده) هم، علمای آنان مردم را به رهبانیت و مذمت انباشت سرمایه و کار و تولید ترغیب می‌کنند. از این میان دین اسلام به عنوان کامل ترین دین خدا مردم را به کسب روزی حلال و تلاش برای « تولید با یاد خدا » سفارش می کند.رهبر معظم انقلاب برای زندگی اقتصادی اهمیت قائل اند و برای آن اصولی در انقلاب اسلامی قائل اند.

 

اصول اقتصادی انقلاب اسلامی در اندیشه های مقام معظم رهبری

اصول اقتصادی انقلاب اسلامی در اندیشه های مقام معظم رهبری

رهبر معظم انقلاب با اشاره به اندیشه های امام اصول اقتصاد اسلامی را به شرح ذیل می دانند: «در اقتصاد، اصول امام تکیه‌ی به اقتصاد ملی است؛ تکیه‌ی به خودکفائی است؛ عدالت اقتصادی در تولید و توزیع است؛ دفاع از طبقات محروم است؛ مقابله‌ی با فرهنگ سرمایه‌داری و احترام به مالکیت است – اینها در کنار هم – امام فرهنگ ظالمانه‌ی سرمایه‌داری را رد میکند، اما احترام به مالکیت، احترام به سرمایه، احترام به کار را مورد تأکید قرار میدهد؛ همچنین هضم نشدن در اقتصاد جهانی؛ استقلال در اقتصاد ملی؛ اینها اصول امام در زمینه‌ی اقتصاد است؛ اینها چیزهائی است که در فرمایشات امام واضح است»(بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و چهارمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی ۱۳۹۲/۰۳/۱۴)

 

1- استقلال اقتصادی و قطع وابستگی به نفت

در جهان کنونی استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی ممکن به نظر نمی رسد. می توان گفت نه تنها استقلال اقتصادی پیوند عمیق با استقلال سیاسی دارد بلکه شرط لازم برقراری آن استقلال سیاسی است. زیرا وابستگی اقتصادی دولت‌ها را در مقابل بیگانگان از اعمال حاکمیت سیاسی بازمی‌دارد. در صحنه‌ بین‌المللی، قدرت‌های بزرگ از اهرم اقتصادی، در وجوه مختلف، برای به انقیاد کشاندن کشورهای دیگر استفاده می‌کنند.

در این راستا، کشوری که از استقلال اقتصادی برخوردار نباشد بیشتر در معرض دخالت بیگانگان قرار دارد. باید توجه داشت در استقلال اقتصادی، منابع کشور مورد توجه است. استقلال در بعد اقتصادی عبارت است از جلوگیری از غارت منابع اقتصادی یک کشور از سوی قدرت‌ها و دولت‌های بیگانه.

در همین راستا مقام معظم رهبری اقتدار و استقلال اقتصادی را مبنا و لازمه اقتدار و استقلال سیاسی عنوان می‏کنند بگونه‏ای که اگر اقتدار اقتصادی فراهم نشود، تحقق هیچ آرمان و هدفی امکان‏پذیر نخواهد بود: «اگر استقلال اقتصادى یک جامعه اى تحقق پیدا نکرد یعنى در مسأله اقتصاد نتوانست خودش تصمیم بگیرد و روى پاى خود بایستد استقلال سیاسى این کشور تحقق پیدا نمی‏کند؛ و اگر استقلال سیاسى یک جامعه اى تحقق پیدا نکرد، بقیه حرف‏ها، جز حرف، چیز دیگرى نیست. تا یک کشور اقتصاد خود را قوى نکند، پایدار نکند، متکى به خود نکند، مستقل نکند، نمی‏تواند از لحاظ سیاسى و فرهنگى و غیره تاثیرگذار باشد».

از سویی دیگر این واقعیتی است که استقلال اقتصادی در خصوص همه‌‌ کالاها و کل نیازهای اقتصادی شاید چندان آسان نباشد، اما دستکم کشورها می‌‌توانند در خصوص نیازهای اساسی و ضروری‌‌شان برای خودکفایی تلاش کنند تا در مواقع بحران، بتوانند تصمیمات مستقلی در حوزه سیاسی و فرهنگی اتخاذ نمایند.

در مورد دیدگاه های رهبر معظم انقلاب در مورد استقلال اقتصادی باید تأکید کرد معظم له استقلال اقتصادى را مشکل‌‌تر از استقلال سیاسی می‌‌دانند. از نظر ایشان،« استقلال اقتصادى، یعنى ملت و کشور، در تلاش اقتصادى خود روى پاى خود بایستد و به کسى احتیاج نداشته باشد. معنایش این نیست که ملتى که استقلال اقتصادى دارد، با هیچ‏کس در دنیا داد‌ و‌ ستد نمى‌‏کند؛ نه. داد‌ و ‌ستد، دلیل ضعف نیست. چیزى را خریدن، چیزى را فروختن، معامله کردن، گفت‌وگوى تجارى کردن، این‏‌ها دلیل ضعف نیست. اما باید طورى باشد که یک ملت، اولاً نیازهاى اصلى خودش را بتواند خودش فراهم کند. ثانیاً، در معادلات اقتصادى دنیا و مبادلات جهانى، وزنه‌‏اى باشد. نتوانند او را به آسانى کنار بگذارند؛ نتوانند او را به آسانى محاصره کنند؛ نتوانند او را به آسانى فرو‌ دهند و هر چه مى‌‏خواهند به او املا کنند»

«ما امروز دنبال استقلال اقتصادی هستیم؛ دنبال رها شدن کشور از وابستگی به نفت هستیم. امروز می‏خواهیم در وضع اقتصادی کشور ترتیبی داده شود که پایین آمدن فلان مقدار از قیمتیک بشکه‏ی نفت، نتواند در کشور ما این همه تأثیر بگذارد. این کارها چگونه ممکن است؟ اگر ما بخواهیم خودمان را از نفت بی‏نیاز کنیم، غیر از این است که باید به محیط کار، به جامعه‏ی کارگری، به مسأله‏ی کارگاهها و به مسأله‏ی آموزش کارگران، اهتمام ویژه‏ای بشود؟» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از کارگران و معلمان۱۳۷۸/۰۲/۱۵)

 

اقتصاد دانش بنیان

بی شک تحقق استقلال در جنبه های مختلف بالاخص استقلال اقتصادی به نحوی که مطلوب بوده و بتواند نیازهای اساسی کشور را در بلندمدت تأمین نماید، نیازمند برخی الزامات است که در وهله نخست “اقتصاد دانش” بنیان یکی از آن هاست. اقتصاد دانش‌بنیان اقتصادی است که بر اساس «تولید و توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات» شکل گرفته و سطح بالایی از سرمایه‌گذاری در آن به «ابداع» و «نوآوری» اختصاص می‌یابد و فناوری‌های کسب‌شده با شدت بالایی مصرف می‌شوند و نیروی کار از تحصیلات عالی برخوردار است.

برخورداری از این نوع اقتصاد که همواره مورد اهتمام و تأکیدات ویژه رهبر معظم انقلاب بوده است نه تنها به رشد و توسعه اقتصادی و آبادانی کشور کمک شایانی می کند، بلکه افزون بر آن به منظور حفظ و توسعه استقلال اقتصادی کشور و قطع وابستگی به صادرات نیز ضرورتی انکارناپذیر است. برای همین است که رهبر فرزانه انقلاب نیز مکرراً پیشرفت اقتصاد دانش‌بنیان را در رأس همه کارهای اساسی برای پیشرفت کشور قرار داده و زیربنای اقتدار کشور را قدرت ملی دانسته و تأکید فرموده اند قدرت علمی و فناوری، منشأ قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی است.