نقش رسانه ها در تغییر نگاه به مالیات News
مالیات در تاریخ با تشکیل حکومت گره خورده است. در این کره خاکی هر زمانی که حکومت و یا سازمان مدیریت اجتماعی شکل گرفته است، مالیات هم به نوعی وجود داشته است؛ اما نحوه وصول آن متفاوت بوده است. بنا بر سوابق، ایران نیز از قدیمی‌ترین کشورهایی است‌ که برای تامین مخارج عمومی، دست به وصول‌ مالیات زده است. به‌زعم برخی از تاریخ نویسان‌ عمر تاریخ مالیات در ایران به بیش از پنج هزار سال می‌رسد و وصول‌ مالیات به زمان سومریان برمی‌گردد . حال چرا مالیات با تاریخ کهن خود نتوانسته است از اقبال خوبی در میان جامعه ایرانی برخوردار باشد، علتهای زیادی دارد. شاید عمده دلیل انزوای مالیات در کشور وجود ذخایر زیرزمینی از جمله نفت و وابستگی اقتصادی به این ثروت ملی و عدم جایگزینی مناسب برای این صنعت طی سالهای گذشته بوده است و تقویت این باور در مردم که باوجود سرمایه های ملی چه لزومی به پرداخت مالیات است. اما خوشبختانه در دهه های اخیر با بالارفتن سطح آگاهی و دانش مردم و سوق یافتن افکار عمومی به اقتصاد بدون نفت و نقش آفرینی رسانه ها، یافتن راه حلی برای رونق اقتصادی از طرق دیگر بدون وابستگی به نفت و تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی از دغدغه های مسئولان نظام شده است. در این راستا مالیات و درآمدهای مالیاتی را می توان به تنهایی از بزرگ ترین ابزارهای دولت در مسیر اعتلای اقتصاد مقاومتی دانست. تکیه دولت به منابع مالیاتی از سویی باعث کاهش وابستگی دولت و ملت به منابع زیرزمینی می گردد و از سوی دیگر با استفاده از اهرم مالیات می توان سایر مشخصه های پولی و مالی و اقتصادی مانند: حجم نقدینگی، توزیع ثروت،میزان تورم، صادرات واردات و... را کنترل و تنظیم کرد که این تغییر رویکرد به مالیات مرهون منویات داعیانه مقام معظم رهبری درخصوص اقتصاد در کشور بوده است. طرح جامع مالیاتی، مالیات بر ارزش افزوده، انواع روش های شناسایی مودیان و مالیات ستانی کارآمد، وضع مشوق های مالیاتی برای امور تولیدی و صنعتی ، واردات نهاده های تولید و ابزارآلات و ماشین آلات صنعتی ،وضع مالیات های سنگین و عدم اعطای معافیت برای فعالیت های واسطه گری،دلالی و غیر مولد،واردات کالاهای مصرفی و لوکس ، تکمیل بانک اطلاعاتی جامع برای همه فعالان اقتصادی، همه و همه سیاستهای تدوین شده به وسیله مسئولان برای مالیات است، اما آنچه بسیار اهمیت دارد تغییرنگاه مردم به مالیات است و برای ایجاد یک تفکر نوین، قبل از هر امر دیگری مردم باید توسعه و پیشرفت را بشناسند و اطلاعات و اندیشه های جدید را به دست آوردند. آن ها باید لزوم تغییرات را احساس کنند و در مورد راه های مختلف ایجاد تغییر، اطلاعات لازم را داشته باشند و اکنون آنچه در این گذر و تغییر نگاه به مالیات بیش از پیش ضرورت دارد، استفاده از همه ارکان جامعه اطلاعاتی از جمله رسانه ها برای تشریح جایگاه مالیات در جهت تغییر نگاه و باورهای نهادینه شده در مردم به مالیات است . اهمیت رسانه های همگانی در این تحول و دگرگونی به حدی است که این وسایل، پشتوانه و زیربنای تغییرات اقتصادی در توسعه ملی به شمار می روند. رسانه های همگانی با ایفای نقش آموزشی و خبری خود، در ایجاد تحول و مهارت ها، ارزش ها و انگیزه ها موثرند. رسانه های همگانی می توانند با استفاده از شیوه های مناسب، نیازهای عمومی را با امکانات ملی در کشور هماهنگ کنند. رسانه ها می توانند با رواج دادن شیوه درست تولید و توزیع کالای اساسی و ترغیب مردم به استفاده از آنها، نشان دادن سهم بخش های مهم تولید (صنعت، کشاورزی و خدمات) و تاثیر هر کدام بر روند توسعه، معرفی اهداف اخذ مالیات و هزینه کرد و جایگاه آن در بخش های عمرانی، درمان، علم و فناوری و زیرساخت های توسعه......بزرگ ترین سهم را در تغییر نگاه مردم به مالیات و اینکه مالیات چه تاثیری در توسعه ملی می گذارد، را داشته باشند. پیوند بین رسانه ها و توسعه سال ها است، که به صورت های گوناگون مورد بحث نظریه پردازان توسعه قرار گرفته است. توسعه رسانه ها و امکانات ارتباطی از یک سو به شکل دهی شخصیت انسان ها کمک می کند واز سوی دیگر، دولت ها و جوامع را آماده پذیرش ارزش ها و فرهنگ سازی در زمینه های مختلف از جمله مالیات خواهد ساخت . تاریخ آمریکای لاتین، آسیا و خاورمیانه در قرن بیستم مبین این حقیقت است که نهادهای ارتباطی قدیم و جدید به طور مستقیم در تعلیم ملت ها نقش داشته اند. به طوری که می توانیم در تعدادی از این کشورها پیوندهای مستقیمی را بین مطبوعات وانقلاب، ارتباطات از راه دور، نوگرایی و نهادهای سنتی به وضوح ببینیم. در روند توسعه ، ترویج و انتشار آن و آماده کردن ذهن مردم ، از اهمیت خاصی برخوردار است و با تاکید بر دو نقش فرهنگ سازی و اطلاع رسانی رسانه ها در ابعاد مختلف اقتصادی بویژه مالیات می توان به هوشیارسازی مردم توسط نهادهای ارتباطی امیدوار بود، زیرا رسانه، گذشته از آنکه خود یک فرهنگ غالبی را ترویج می کند؛ از عناصر فرهنگ ساز است. «رسانه‎ها، آین? تمام و کمال فرهنگی کلی جامعه می باشند» و نقش فرهنگ سازی و همبستگی اجتماعی در ذات یک رسانه، نهفته است. رسانه‎ها، با انعکاس داده‎های فرهنگی یک جامعه، بایستی کوشش کنند که مینیاتوری از فرهنگِ کلِ جامعه باشند و موضوع مالیات را در میان آحاد مردم فرهنگ سازی کنند. همچنین رسانه ها با ارائه اطلاعات درخصوص مالیات به جامعه نقش محوری وحیاتی در جامعه دارند . هرچند دست اندرکاران اقتصادی نباید نسبت به سایر نقش های رسانه از جمله کارکرد مشورتی رسانه‌ها، کارکرد ترویجی رسانه‌ها، کارکرد بسترسازی رسانه‌ها، همسان‌سازی اطلاعات مخاطبان بی توجه باشند. رسانه های دیداری و شنیداری، خبرگزاریها، مطبوعات، رسانه های اجتماعی و روابط عمومی های سازمان ها با همیاری جامعه علمی و متخصص کشور در کنار ارتباطات سنتی، می توانند با ساخت برنامه های آموزنده به و غیره بپردازند و قطعا در تغییر باور مردم به مالیات تاثیرگذار خواهند بود زیرا تجربه نشان داده است که تغییر الگو و یا بسیج همگانی در موضوعی خاص در جامعه محقق نخواهد شد مگر اینکه رسانه در کنار مردم و یاریگر مسئولان باشد . امید است در آستانه گرامیداشت هفته مالیات، اصحاب رسانه با تولید برنامه های اقتصادی در تغییر نگاه به مالیات، همچون گذشته در این "عزم ملی و مدیریت جهادی" یاریگر اقتصاد کشور باشند.
1393/04/21