سازمان
ادارى و مالى در زمان رسول خدا (ص)
پرویز سعیدى
مقدمه
اندیشه حکومت اسلامى، طبق آیات قرآن کریم و رهنمودهاى پیامبر صلى الله علیه
و آله به صحابه، دلالتبر احساس فطرى بشر در تشکیل دولت دارد . (2) علامه
طباطبایىقدس سره با استناد به آیه:
«فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التى فطرالناس علیها لا تبدیل لخلق الله
ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون» (3)
لزوم دولت اسلامى را اثبات مىکند و در توضیح آن، یادآور مىشود: فطرى بودن
نیاز به تشکیلات حکومتى، به حدى بود که وقتى پیامبر صلى الله علیه و آله
پس از هجرت به مدینه، دستبه ایجاد دولت اسلامى زد، مردم با وجود پرسشهایى
که در زمینه حیض و اهله و انفاق و دیگر مسائل عادى مطرح مىکردند و از
پیامبر صلى الله علیه و آله توضیح مىخواستند، در مورد تشکیل دولت هیچگونه
پرسشى مطرح نکرده و توضیحى نخواستند . حتى جریانهاى پس از رحلت آن حضرت
نیز با تمامى فراز و نشیب، از همین احساس فطرى سرچشمه مىگرفت . همه به
انگیزه فطرت احساس مىکردند که چرخ جامعه اسلامى بدون گرداننده، گردش
نخواهد کرد و دین اسلام این واقعیت را، که درجامعه اسلامى باید حکومتى وجود
داشته باشد، امضاى قطعى نموده است . (4)
طبیعى است که اسلام براى فعلیتبخشیدن به اهداف عالى خویش در زمینههاى
گوناگون سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و حتى عبادى، نیازمند وجود دولت
است .
حضرت امام خمینىقدس سره در کتاب ولایت فقیه خویش، وجود احکام مالى، دفاع
ملى، احقاق حقوق و احکام جزایى در متن دین و شریعت را دلیل بر لزوم تشکیل
حکومت دانسته، مىنویسند:
سنت و رویه پیغمبر صلى الله علیه و آله دلیل بر لزوم تشکیل حکومت است; زیرا
اولا: خود تشکیل حکومت داد ...
و ثانیا: براى پس از خود به فرمان خدا تعیین حاکم کرده است . (5)
چنانچه تشکیل حکومت اسلامى، براى سرپرستى و اداره شؤون مسلمانان به حکم
ضرورت لازم آید، قهرا نظام و تشکیلاتى باید باشد که بر تعیین حاکم، شرایط،
صلاحیتها، اختیارات و اوصاف او نظارت داشته باشد و در چگونگى صدور
صلاحیتها و رابطه حاکم بر مردم ضوابطى باشد وگرنه هرج و مرج جاى نظم و
انضباط را مىگیرد و این بر خلاف اصول اسلام و منطق است .
این نوشتار بر آن است تا حکومت اسلامى رسول الله صلى الله علیه و آله را،
که پس از هجرت در مدینه ایجاد کردند، مورد شناسایى قرار دهد و در نگرشى
دقیق، سازمان ادارى آن را تشریح کند .
سازمان ادارى در دوران جاهلیت
اعراب حجاز، بدوى بودند .